آنیتا جوجو

منبع مطالب مفید و کوتاه برای اپلیکیشن های اجتماعی مثل تلگرام ، وایبر ، واتساپ و ...

آنیتا جوجو

منبع مطالب مفید و کوتاه برای اپلیکیشن های اجتماعی مثل تلگرام ، وایبر ، واتساپ و ...

این سایت منبعی از مطالب مفید ، روشنگرانه و کوتاه در زمینه های پاسخ به شایعات ، آشپزی ، اشعار مربوط به امامان ، پاسخ به شبهات وهابیت ، مطالب جذاب و زیبا و دستچین شده و ... است که منبعی کامل برای استفاده در اپلیکیشن های اجتماعی و فضاهای مجازی مثل تلگرام ، وایبر ، واتس اپ ، کوکو ، و ... بشمار می رود . به دوستان خود این سایت را معرفی کنید و ما را از نظرات و انتقادات خود بی نصیب نگذارید . این سایت هر روز یا هفته ای چند بار به روز می شود .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۱۸۷ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

تربیت #فرزند


برای درمان ترس کودک چه کنیم؟


روانشناسان راههای زیادی برای درمان ترس کودک ارائه داده اند، اما در همه روشها باید از عجله و شتاب زدگی دوری کرد.


ـ شتابزدگی در درمان ترس کودک نه تنها تاثیر مثبتی ندارد بلکه باعث می شود تا اضطراب و ترس وی را افزایش دهید.


ـ هیچ وقت کودکتان را بابت ترسی که دارد،تحقیر و سرزنش نکنید،هر چند که این ترس از نظر بزرگترها بی دلیل و نامعقول باشد ولی خود کودک چنین احساسی ندارد پس او را مورد تمسخر قرار ندهید.


ـ سعی کنید دلیل ترس را یافته و آن را مرتفع کنید حتی اگر کودک تحت نظر روانپزشکش در حال طی مراحل درمان باشد تا زمانی که علل ترس در اطراف او وجود داشته باشد فرآیند درمان بی نتیجه خواهد بود.



 منبع مطالب آماده برای فضای مجازی :

http://anitajoojoo.blog.ir


منبع انواع عکس نوشته برای فضای مجازی :

http://aksestan.blog.ir 



  • آنیتا جوجو
  • ۰
  • ۰

#سعدی شیرین سخن


یکی از بزرگان گفت پارسایی را چه گویی در حق فلان عابد که دیگران در حق وی به طعنه سخن‌ها گفته اند گفت بر ظاهرش عیب نمی‌بینم و در باطنش غیب نمی‌دانم


هر که را جامه پارسا بینی

پارسا دان و نیکمرد انگار


ور ندانی که در نهانش چیست

محتسب را درون خانه چه کار


**************


 منبع مطالب آماده برای فضای مجازی :

http://anitajoojoo.blog.ir


منبع انواع عکس نوشته برای فضای مجازی :

http://aksestan.blog.ir 



  • آنیتا جوجو
  • ۰
  • ۰

مردى که کمک خواست


به گذشته پرمشقت خویش مى اندیشید , به یادش مى افتاد که چه روزهاى تلخ و پر مرارتى را پشت سر گذاشته , روزهایى که حتى قادر نبود قوت روزانه زن و کودکان معصومش را فراهم نماید . با خود فکر مى کرد که چگونه یک جمله کوتاه - فقط یک جمله - که در سه نوبت پرده گوشش را نواخت , به روحش نیرو داد و مسیر زندگانیش را عوض کرد , و او و خانواده اش را از فقر و نکبتى که گرفتار آن بودند نجات داد .


او یکى از صحابه رسول اکرم بود . فقر و تنگدستى براو چیره شده بود . در یک روز که حس کرد دیگر کارد به استخوانش رسیده , با مشورت و پیشنهاد زنش تصمیم گرفت برود , و

 4وضع خود را براى رسول اکرم شرح دهد , و از آن حضرت استمداد مالى کند .


با همین نیت رفت , ولى قبل از آنکه حاجت خود را بگوید این جمله از زبان رسول اکرم به گوشش خورد : (( هرکس از ما کمکى بخواهد ما به او کمک مى کنیم , ولى اگر کسى بى نیازى بورزد و دست حاجت پیش مخلوقى دراز نکند , خداوند او را بى نیاز مى کند )) . آن روز چیزى نگفت , و به خانه خویش برگشت . باز با هیولاى مهیب فقر که همچنان بر خانه اش سایه افکنده بود روبرو شد , ناچار روز دیگر به همان نیت به مجلس رسول اکرم حاضر شد , آن روز هم همان جمله را از رسول اکرم شنید : (( هرکس از ما کمکى بخواهد ما به او کمک مى کنیم , ولى اگر کسى بى نیازى بورزد خداوند او را بى نیاز مى کند )) . این دفعه نیز بدون اینکه حاجت خود را بگوید , به خانه خویش برگشت . و چون خود را همچنان در چنگال فقر ضعیف و بیچاره و ناتوان مى دید , براى سومین بار به همان نیت به مجلس رسول اکرم رفت , باز هم لبهاى رسول اکرم به حرکت آمد , و با همان آهنگ - که به دل قوت و به روح اطمینان مى بخشید - همان جمله را تکرار کرد .


این بار که آن جمله را شنید , اطمینان بیشترى در قلب خود احساس کرد . حس کرد که کلید مشکل خویش را در همین جمله یافته است . وقتى که خارج شد با قدمهاى مطمئنترى راه مى رفت . با خود فکر مى کرد که دیگر هرگز به دنبال کمک و مساعدت بندگان نخواهم رفت . به خدا تکیه مى کنم و از نیرو و استعدادى که در وجود خودم به ودیعت گذاشته شده استفاده مى کنم , واز او مى خواهم که مرا در کارى که پیش مى گیرم موفق گرداند و مرا بى نیاز سازد .


با خودش فکر کرد که از من چه کارى ساخته است ؟ به نظرش رسید عجالة این قدر از او ساخته هست که برود به صحرا و هیزمى جمع کند و بیاورد و بفروشد . رفت و تیشه اى عاریه کرد و به صحرا رفت , هیزمى جمع کرد و فروخت . لذت حاصل دسترنج خویش را چشید . روزهاى دیگر به اینکار ادامه داد , تا تدریجا توانست از همین پول براى خود تیشه و حیوان و سایر لوازم کار را بخرد . باز هم به کار خود ادامه داد تا صاحب سرمایه و غلامانى شد .


روزى رسول اکرم به او رسید و تبسم کنان فرمود : (( نگفتم , هرکس از ما کمکى بخواهد ما به او کمک مى دهیم , ولى اگر بى نیازى بورزد خداوند او را بى نیاز مى کند )) ( 1 )

.

1 . اصول کافى , ج 2 , صفحه 139 - (( باب القناعة )) . و سفینة البحار , ماده (( قنع )) .



نقل از کتاب " داستان راستان " شهید مطهری (ره)


*************


منبع مطالب آماده برای فضای مجازی :

http://anitajoojoo.blog.ir


منبع انواع عکس نوشته برای فضای مجازی :

http://aksestan.blog.ir 



  • آنیتا جوجو
  • ۰
  • ۰

در محضر آیت الله #بهجت


ﻣﻘﺮﺑﻴﻦ ﺍﺯ ﺷﻮﻕ ﺑﻬﺸﺖ ﺟﺎﻥ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻣﺎ...


ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﻏﻴﺮ ﺁﻥ، ﺑﻪ ﺣﺪﻯ ﺑﻬﺸﺖ ﻭ ﺑﻬﺸﺘﻴﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﺑﺎﻟﺎ ﺑﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﻛﺴﻰ ﺍﺯ ﺷﻮﻕ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﺁﻥ، ﻭﻓﺎﺕ ﻛﻨﺪ، ﺍﺳﺘﺒﻌﺎﺩ ندارد . ﺁﻳﺎﺕ ﺟﻬﻨﻢ ﻧﻴﺰ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ، ﻗﺮﺁﻥ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: 


 (ﻭ ﻟﻬﻢ ﻣﻘﻤﻊ ﻣﻦ ﺣﺪﻳﺪ) 

 ﮔﺮﺯﻫﺎﻯ ﺁﻫﻨﻴﻦ ﺑﺮﺍﻯ [ ﺯﺩﻥ ] ﺁﻧﺎﻥ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺍﺳﺖ. ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﻌﺎﺻﻰ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺑﮕﻴﺮﺩ ﻭ ﺑﻤﻴﺮﺩ، ﻣﺴﺘﺒﻌﺪ نیست ! 

ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﺎ ﺑﺎ ﻣﻨﻜﺮﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ، ﻭﻟﻰ ﺑﺮﺧﻰ ﺍﺯ ﻣﻘﺮﺑﻴﻦ ﺍﺯ ﺷﻮﻕ ﻟﻘﺎﻯ ﺑﻬﺸﺖ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﺁﻳﺎﺕ ﺭﺣﻤﺖ ﻭ ﻧﻌﻤﺖ ﻭ ﻳﺎ ﻋﺬﺍﺏ ﻭ ﻧﻘﻤﺖ، ﺩﺭ ﺍﻧﺴﺎﻥ  " موحد " ﺗﻜﻮﻳﻨﺎ ﺍﺛﺮ 

 ﻣﻰ ﮔﺬﺍﺭﺩ، ﻭ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻣﺸﻮﻗﺎﺕ ﻳﺎ ﻣﺨﻮﻓﺎﺕ ﺟﺎﻥ ﻣﻰ ﺳﭙﺎﺭﺩ ؛

 ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﺎﺕ ﺩﺭ ﻣﺎ ﻫﻴﭻ ﺍﺛﺮ ﻧﻤﻰ کند ...


در محضر آیت الله بهجت (ره)


****************


 منبع مطالب آماده برای فضای مجازی :

http://anitajoojoo.blog.ir


منبع انواع عکس نوشته برای فضای مجازی :

http://aksestan.blog.ir 



  • آنیتا جوجو
  • ۰
  • ۰

داستان واقعی شریک


شریک بن عبدالله مردی بود عالم و زاهد و بسیار فاضل . روزی وارد بر مهدی خلیفه عباسی شد . خلیفه به شریک پیشنهاد کرد "تو باید در بغداد قاضی القضاه شوی ."  او چون مردی عادل بود و دستگاه مهدی عباسی را غاصب و ستمگر می دانست این پیشنهاد را نپذیرفت . مهدی گفت : "پس باید فرزندان مرا علم بیاموزی ." شریک چون از مصاحبت و همنشینی ملوک و فرزندان آنان بیزار بود این را نیز نپذیرفت .

مهدی عباسی گفت : "پس حتما نهار را نزد ما بمان تا ما از نصایح تو بهره مند شویم" . از این رو اجبارا این پیشنهاد را پذیرفت . 

هنگام صرف غذا در سفره ی شاهانه از انواع غذاهای لذیذ استفاده کرد . بعد از خوردن غذا آشپز مخصوص سلطنتی رو به مهدی عباسی کرده ، گفت : "قربان ! این آقای عالم و زاد و پرهیزگار بعد از این غذا دیگر روی سعادت و رستگاری را نخواهد دید" .

این بود که تدریجا این غذای حرام در روش شریک اثر بدی گذاشته ، پس از مدتی به خلیفه پیشنهاد قضاوت و نیز تربیت اولادش را نموده و مصاحبت و قضاوت ، هر دو را قبول کرد .

روز اول  ماهی بود و می خواست حقوق بگیرد و مدیر مسءول در پرداخت حقوق  و ماهانه تعلل می ورزید و امروز را به فردا می انداخت . شریک به او اعتراض کرد . رءیس دارایی با تغیر به شریک گفت : "تو که به من گندم نفروخته ای که این قدر سماجت در گرفتن حقوق می کنی" .

شریک گفت : "بلی ، بالاتر از گندم به این دستگاه فروخته ام ، دینم را به این دستگاه فروخته ام و آن در نتیجه قضاوت های خلاف عدالتی است که به آنها فتوا داده ام" .

حضرت امام صادق (ع) او را نفرین نموده ، فرمود : " خداوند گوشت بدن او را با شانه های آتشین در قیامت از بدنش جدا گرداند . "

آری ، شریک بن عبدالله غذای حرام و لقمه ناپاک ولو یک مرتبه بیش نخورد لکن آنچنان او را عوض کرد و صفحه قلب او را تیره و تار نمود که جزء علمای دربار ظلم گردید و بر اثر یک مرتبه خوردن غذای حرام سعادت خود را از دست داد .


یک عمر پرهیز اما اثر یک وعده غذای حرام


*************


#داستانهای واقعی #رزق حلال و حرام


 منبع مطالب آماده برای فضای مجازی :

http://anitajoojoo.blog.ir


منبع انواع عکس نوشته برای فضای مجازی :

http://aksestan.blog.ir 



  • آنیتا جوجو
  • ۰
  • ۰

لا فتی الا #علی لا سیف الا ذوالفقار


" علی مولا "


گل گلشن ولایت مه برج هل اتایی

که خلیفه ی رسولی و لطیفه ی خدایی


همه خلقت صفاءی که خلیل را سلیلی

همه رفعت علاءی که علی مرتضاءی


ز کست نشان نجویم ز دلم سراغ گیرم

که تو با دل آشناءی


به غلط نرفته آن کس که ترا خدای داند

که خدا نءی ولی آینه ی خدانمایی


ز فلک فرشته آید بتو تهنیت بگوید

که خجسته پادشاها به تو خلعت خدایی


ز زلال عمربخشت قدحی به تشنگان ده

نه رهست تشنه مردن که تو می کنی سقایی


نه عجب بود که نسرین فلکت شکار سازم

چه کبوتر دلم شد ز هوای تو هوایی


من و سایه ی همایت من و دامن ولایت

که تویی وصی بر حق و خلیفه ی خدایی


تو شها ز لطف و رحمت بنواز این گدا را

که مرا سزد گدایی که ترا بود کیاءی


بنما ز لطف و رحمت نظری به اعتمادت

که تو شافعی و محرم به حریم کبریایی


شاعر : معین زاده اصفهانی


*******************


 پیامبر اکرم (ص) : 

» من شهر علمم و علی دروازه ی آن است . پس هر کس قصد استفاده از این شهر را دارد باید از در آن وارد شود . »


 (کنز العمال ج 15 ص 13 حدیث شماره 378 - 379 )

(مستدرک حاکم ، جلد 3 ، صفحه 127) 


 ******************


منبع مطالب آماده برای فضای مجازی :

http://anitajoojoo.blog.ir


منبع انواع عکس نوشته برای فضای مجازی :

http://aksestan.blog.ir

  • آنیتا جوجو
  • ۰
  • ۰

راه های #انگیزه دادن به خود (7) :


&&&&&&&&&&&


" با دست دیگرتان دریبل کنید "


اگر تابحال برای بچه هایی که بسکتبال بازی می کنند مربیگری کرده باشید می دانید که اکثرشان تمایل دارند فقط با یک دست - که همان دست قویترشان است - بازی کنند .

وقتی ببینید بچه ای دارد این کار را می کند ممکن است او را به کناری بیاورید و بگویید : " هی بیل ! داری با یک دست دریبل می کنی . مدافع خیلی راحت می تواند جلویت را بگیرد و آزادی عملت کم می شود . باید با دست دیگرت دریبل کنی تا اینطور نشود ."

در اینجا بیلی می گوید : " نمی توانم "

" بیلی ! مسءله این نیست که نمی توانی . مسءله اینست که این کار را نکرده ای . " بعد به بیلی توضیح می دهید که اگر به اندازه ی کافی توپ را به زمین بزند ، دست دیگرش هم به همان خوبی می تواند دریبل کند  . مسءله فقط شکل گیری ساده ی یک عادت است . بیلی بعد از تمرین کافی برای دریبل کردن با دست دیگرش ، متوجه می شود که حق با شماست .

همین اصل در مورد برنامه ریزی مجدد عادت های تفکرتان هم صدق می کند . فکر کردن هم مثل به زمین زدن توپ است . از یک سو می توانید بدبینانه بیندیشید و آن جنبه تان (منفی نگری) را تقویت کنید ؛ از سوی دیگر می توانید فکر بعد از فکر ، خوشبینانه بیندیشید و این جنبه (مثبت اندیشی) را تقویت کنید . مسءله فقط به زمین زدن توپ است .

الگوی کلی تان با فقط چند بار زمین زدن مثبت توپ عوض نمی شود ، اما « شما » فکر بعد از فکر عوض می شوید .


&&&&&&&&&&&&


 منبع مطالب آماده برای فضای مجازی :

http://anitajoojoo.blog.ir


منبع انواع عکس نوشته برای فضای مجازی :

http://aksestan.blog.ir 

  • آنیتا جوجو
  • ۰
  • ۰

آداب معاشرت (7) 


-----------------


اختلافات خانوادگی


پیش از ازدواج چشم ها را خوب باز کنید و پس از آن ، کمی ببندید . اختلافات خانوادگی و گله های زناشویی را در خانه و در اتاق خود حل کنید ، نه جلوی دوستانی که قرار است ساعاتی را با آنها بگذرانید  . هرگز آنها را به شهادت نگیرید و وادار به پشتیبانی از خود نکنید . شاید واقعا با شما موافق نباشند .


------------------


 منبع مطالب آماده برای فضای مجازی :

http://anitajoojoo.blog.ir


منبع انواع عکس نوشته برای فضای مجازی :

http://aksestan.blog.ir

  • آنیتا جوجو
  • ۰
  • ۰

در محضر درس #بزرگمرد تاریخ


&&&&&&&&&&&&&


صبر کن


ای حسن !

صبر کن

و در بلیات ، بردبار و آهنین پیکر باش .

شکیبایی ، خصلت ویژگان درگاه خداست ؛

اما باید این خصلت

تنها در راه حفظ عقیده و پاس حقیقت به کار رود .


&&&&&&&&&&&&&


#توصیه های امام #علی (ع) به فرزندش امام حسن (ع)


منبع : کتاب " علی (ع) به فرزند فاطمه (س) چه گفت ؟ "

نویسنده : ابوالفضل صادقی


 منبع مطالب آماده برای فضای مجازی :

http://anitajoojoo.blog.ir


منبع انواع عکس نوشته برای فضای مجازی :

http://aksestan.blog.ir 

  • آنیتا جوجو
  • ۰
  • ۰

لا فتی الا #علی لا سیف الا ذوالفقار


حق و باطل


ماه من تابید و شد تابان رخ خورشید از او

نازم آن ماهی که خورشید فلک تابید از او


روز بسیار است و شب در گردش خورشید و ماه

کز افق گوید نشان یا ماه و یا خورشید از او


نازم آن روزی که در تاریخ ایام بزرگ

در تجلی ، ماه از او ، خورشید از او ، ناهید از او


دیده ی حق بین بباید تا ببیند روی حق

ورنه حق گوید که باید روی حق پوشید از او


دیده ی حق بین گشا و طلعت حق باز بین

تا تو هم نادیده بگشایی لب تمجید از او


آنکه زاد و ، مرد آیین ستم از زادنش

آنکه جان داد و ، جهان شد  زنده ی جاوید از او


آنکه باطل از کسی نشنید و خود جز حق نگفت

بی خیال از آنکه باطل حرف حق نشنید از او


آنکه با خون ، بوستان معدلت را آب داد

وآنکه بنیان ستم بی شاخ و بن گردید از او


عاقبت دیدی که ظالم پیش پایش سر نهاد

گرچه قد افراشت در آغاز و سر پیچید از او


عاقبت دیدی که ظالم بر سر دولت نماند

دولتش شد سرنگون و آنچه شد تولید از او


دولت باطل نپاید ور بپاید دیر و زود

دست حق خواهد بساط چیده اش برچید از او


دولت (1) امروز ما از دولت آل علی است

دولت آل علی نازم که حق پایید از او



(1) دولت در این بیت به معنای شکوه ، عظمت و نعمت است .


شاعر : صادق سرمد


*******************


 پیامبر اکرم (ص) : 

» من شهر علمم و علی دروازه ی آن است . پس هر کس قصد استفاده از این شهر را دارد باید از در آن وارد شود . »


 (کنز العمال ج 15 ص 13 حدیث شماره 378 - 379 )

(مستدرک حاکم ، جلد 3 ، صفحه 127) 


 ******************


منبع مطالب آماده برای فضای مجازی :

http://anitajoojoo.blog.ir


منبع انواع عکس نوشته برای فضای مجازی :

http://aksestan.blog.ir

  • آنیتا جوجو